loading...
امر به معروف
حسینی طباطبایی بازدید : 39 پنجشنبه 18 مهر 1392 نظرات (0)

منظور از امر به معروف و نهى از منكر، سوق مردم به نيكوكارى و خوددارى از كارهاى زشت و منكرات و اِعمال نظارت در اجراى حدود و مقررات است و چون به حسب موارد، اشخاص، امكنه و ازمنه براى اين مقصود از وسايل مختلفه مى شود استفاده كرد و نمى توان يك وسيله معينى را ذكر نمود، بايد همه افراد به نوبه خود و درخور تمكّن و استعداد و وسايلى كه در دسترس آنهاست اين وظيفه را نصب العين قرار دهند. و آن كسانى كه متمكّن از بذل مال هستند بوسيله صرف مال و انفاق، و آنهائى كه قدرت نطق و خطابه دارند توسط سخنرانيها و اشخاصى كه نويسنده و صاحب قلمند بوسيله انتشار رساله ها و كتابها و بيانيه ها و روزنامه و مجلّه و حتى نامه هاى خصوصى، و كسانى كه نفوذ كلمه و رياست دارند با استفاده از نفوذ و رياست خود و بطور كلى كوچك و بزرگ از هر راه و وسيله صحيح و معقول و دنياپسند، بايد اين مقصود عالى را تأمين نمايند.

در دنياى فعلى وسايل تبليغ و انتشار آراء و عقايد و افكار، بسيار ترقّى كرده و يكى از بزرگترين اركان زندگى اجتماعى گرديده است موضوع تبليغات و انتشارت، مورد توجه عموم ملل قرار گرفته و روز به روز بر توسعه تشكيلات آن مى افزايند; با تبليغات مى جنگند، تجارت و كسب مى كنند، استعمار مى كنند، خراب مى كنند، آباد مى كنند، اخلاق را فاسد مى كنند و يا سطح آداب و اخلاق و فرهنگ و تربيت را بالا مى برند. هيچ وسيله اى براى نيل به مقاصد، آسانتر و مفيدتر از وسايل امروزى كه جهان را مانند يك مجلس و يك اطاق درس قرار داده نيست.

بيشتر مفاسد جامعه نتيجه انتشار انديشه هاى زهرآگين و قلمهاى منحرف است و تا وضع بعض مطبوعات و سخنرانيها دوام داشته باشد، بازار فساد و خيانت و ستم رواج خواهد داشت; مقالات برانگيزنده احساسات شهوانى و داستانهاى عشقى و انتشار عكس زنهاى لخت و برهنه، جز دعوت به نابكارى و فساد معنى ديگرى ندارد، و كسى هم نيست بپرسد آقاى روزنامه نويس! چرا حيثيت روزنامه نگارى و قلم را به اين پايه از ابتذال و رسوايى مى رسانى؟ و با دشمنان اسلام و بيگانگان همكارى مى كنى؟ و در بردن شرافت و عزّت و آبروى قوم خود كوشش مى نمايى؟ چرا به جاى مدافعه از حقوق مردم و تشويق آنان به تكميل علوم و فرا گرفتن صنايع مفيد و تهذيب أخلاق و ايجاد حس تعاون و همكارى و برادرى، با نوشتن اين مطالب مردم را از راه منحرف و از كاروان ترقى باز مى دارى؟

عيب مهمتر آنست كه اينگونه مطبوعات و نويسندگان را بعض مقامات خارجى يا داخلى كه بجز استعمار و نيل به منافع پليد مادى و اشغال ميز... يا كرسى... نظرى ندارند، تأييد و حمايت مى نمايند و اگر هم مذاكره اصلاح قلم و بيان در ميان آيد بجاى جلوگيرى از اين قلمهاى ناپاك، از مطبوعات آزاديخواه با ايمان و زبانهاى گويندگان صالح جلوگيرى مى شود و آنها را كه بلندگوى دشمنان اسلامند آزاد مى گذارند تا هر چه مى خواهند با دين، با استقلال، با اخلاق جوانان و دختران معصوم ما بنمايند و اينها را در فشار مى گذارند تا از ميدان بيرون روند.

در اين مفاسد، بدبختانه اكثر برنامه هاى راديو و موسيقى آن هم دست كمى از اين قلمهاى مسموم ندارد، بلكه خطر آن براى فاسد ساختن جامعه و توسعه اخلاق زشت به درجات بيشتر است. و يكى از بزرگترين واجبات، توجه اولياى خانواده ها به حفظ افراد عائله از اين مفاسد و اصلاح همين وسايل انتشارات و تبليغات است.

اين حالِ يك قسم نشريات و مطبوعات است كه به نام آشنا كردن مردم با تمدن جديد مدنيتهاى زنده دنيا، به خرابى و پايين آوردن سطح بصيرت و بينش و معرفت و اخلاق و ترويج فساد و منكرات و كمك به اجانب مشغولند. در حالى كه نه فقط مردم را به آداب حسنه و هزاران نعمتها و سعادتهايى كه ملل زنده و متمدن دنيا داراى آن هستند راهنمايى نمى كنند و به علوم و دانشهاى آنها آشنا نمى سازند، بلكه مقصود دشمنان اسلام را انجام داده مردم را دعوت به خيانت و وطن فروشى و بى غيرتى و اختلاف و نفاق كرده از راه انسانيت و اسلاميت منحرف مى سازند.

يك قسم ديگر هم نشريات و كتابهايى است كه مدتى است در بسيارى از كشورهاى شرق از طرف صاحبان مسلكها و مذهب هاى تازه اى كه هر روز اختراع مى شود و با پول اجانب و سرمايه و تحريك بيگانگان اداره مى شوند انتشار مى يابد. در حقيقت همانهايى كه آن دسته اول را اداره مى كنند ارباب اين طبقه هم هستند هر دو از يك فاميلند و هر دو نوكر و كاسه ليس اجنبى. از قبيل اين اشخاص را ـ كه فاقد هر صلاحيت و شايستگى هستند و بجز زشتكارى و عيّاشى و حشر با سگ و خرس و رقص با فواحش و سرمايه دارى افتخارى ندارند ـ براى راهزنى و ايجاد اختلاف و انداختن سنگ تفرقه در ميان مسلمانان مى گمارند.

حتى گاهى در گوشه و كنار، عناصر پليد و اشخاص كثيفى ديده مى شوند كه اگرچه خيلى فرومايه و حقيرند، ولى دشمنان اسلام همينها را وسيله اجراى مقاصد خود قرار داده هر وقت بتوانند توسط آنان القاى اختلاف مى نمايند و براى نگاهدارى اينگونه اشخاص و انتشار كُتب ضالّه كه به نام آنها منتشر مى شود و يك نفر هم خريدار ندارد، در سال مبالغ زياد صرف مى نمايند.

امّا خوشبختانه امروز بسيارى از مسلمين از اين دسايس و تحريكات و سياستها تا حدّى مطّلع شده و بيدار گشته اند و اين مردم را شناخته و كمتر كسى به اين حرفها توجه مى كند. و هر چه مسلمانان با اصول اسلام و معارف دينى آشناتر مى شوند از نتيجه سوء اين تحريكات، بهتر بر كنار خواهند ماند. از اين جهت هر كسى بايد متوجه باشد كه به نوشته ها و كتابهايى كه به نام دين و اسلام منتشر مى شود، اگر خود اهل علم و اطلاع نيست بى مراجعه به علماى اَعلام و اهل اطلاع، ترتيب اثر ندهد و آن را اصل و ملاك عمل قرار ندهد و به محض آنكه قسمتى از كتاب را با ذوق خود يا بعض موازين اسلامى موافق يافت، به آن عمل و اعتماد ننمايند; زيرا ممكن است يك كتاب مفصّل و يك سلسله مطالب صحيحه را براى يك اشتباه كارى كه بعدها بزرگ مى شود، بنويسند. و هم بسيارى از نويسندگان با اينكه به عقيده خود خواسته اند خدمتى انجام دهند براى آنكه اطلاعات كافى از مبانى اسلام و احاديث و روايات و علوم دينى ندارند، دچار اشتباهات بسيار مى شوند.

اين موضوع را، چون خيلى با وضع اين رساله ارتباط ندارد، بيشتر از اين تعقيب نمى كنيم. فعلا غرض اين است كه زبان و قلم مقام مهمى را در دنيا حائز هستند و براى امر به معروف و نهى از منكر بهترين وسيله بشمار مى روند.

راجع به گفتن سخنان سودمند و مطالب نافعه به حال جامعه در دين مقدّس اسلام تأكيد بسيار شده است; از جمله در كتاب وسايل الشيعه از سكونى نقل نموده كه حضرت ابى عبدالله ـ عليه السّلام ـ فرموده:

«قال رسول الله ـ صلّى الله عليه وآله وسلّم ـ والّذى نفسى بيده ما انفق من نفقة أحبّ من قول الخير».(1)

يعنى: «رسول خدا ـ صلّى الله عليه وآله وسلّم ـ فرمود: سوگند به آن كسى كه جانم به دست اوست انفاق و صرف نكرده اند مردم چيزى را كه محبوبتر باشد از قول خير و گفتار نيك».

و همچنين از حضرت ابى عبدالله ـ عليه السّلام ـ روايت نموده است كه فرمود:

«لايتكلّم الرّجل بلكمة حقّ يؤخذ بها الاكان له مثل أجر من اخذ بها ولا يتكلّم بلكمة ضلال يؤخذ بها الاّ كان عليه مثل وزر من أخذ بها».(2)

يعنى: «تكلّم نمى كند كسى به كلمه حقّى كه به كار بسته شود مگر آنكه مى باشد از براى او مثل اجر كسى كه آن را بكار مى بندد و تكلّم نمى كند كسى به كلمه باطلى كه به آن اخذ شود مگر آنكه مى باشد بر گوينده آن مثل گناه كسى كه به آن عمل نمايد».

 


1- وسائل، ج 11، ص 397

2- وسائل، ج 11، ص 437

منبع: سایت آیت الله صافی

مطالب مرتبط
ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 71
  • کل نظرات : 6
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 0
  • آی پی امروز : 20
  • آی پی دیروز : 15
  • بازدید امروز : 72
  • باردید دیروز : 23
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 145
  • بازدید ماه : 366
  • بازدید سال : 1,657
  • بازدید کلی : 10,815
  • لوگو جشنواره