loading...
امر به معروف
حسینی طباطبایی بازدید : 48 سه شنبه 02 مهر 1392 نظرات (0)



اگر مارتین کار جدی دارد می تواند به دیدارم بیاید
برخی اروپاییان و طرفداران کیش مسیح، پیوسته در راه اجرای برنامه های استعماری گام بر می داشتند و این حقیقت تاریخی از فریاد پر آوازه مردم آفریقا که همواره در پهنه تاریخ طنین انداز بوده، اینک هویدا است. فریاد آفریقاییان بر سر سفید پوستانی که سرزمین آنان را به استعمار کشیدند این بود ؛ «در آغاز ما سرزمین داشتیم و شما کتاب مقدس ، اکنون ما کتاب مقدس داریم و شما سرزمین ما را تصاحب کرده اید.» دادن کتاب مقدس و مبادله آن با سرزمین ها نیازی به نیروی جنگی نداشت بلکه هجوم و فرهنگی و اجتماعی شیوه ای بود که مورد بهره برداری کلیسا قرار گرفت.
یکی از این ماموران استعمار هنری مارتین از نخستین نمایندگان جنبش بیداری مسیحی گری غرب بودکه به ایران آمد و درصدد بود ترجمه «عهد جدید» به فارسی را به کمک ایرانیان به فارسی شیوا بازنویسی و چاپ کند. او همزمان با بازنویسی ، مناظراتی با روحانیان ایران در شیراز و تهران و دیگر شهرها انجام داد و ترجمه عهد جدید را نیز توسط سفیر انگلیس به فتحعلی شاه تقدیم کرد. هنری مارتین در هند به شدت به تبلیغ مسیحیت می پرداخت ، از جمله در کلکته یک سخنرانی مهم تحت عنوان "هند مسیحی یا در خواستی از سوی نهصد هزار مسیحی در هند که در جستجوی کتاب مقدس هستند". ایراد کرد که بعدها چاپ و پخش شد. به هر حال پخش و چاپ رساله ها و نوشته های تبلیغی به نفع مذهب مسیحیت از فعالیت پایدار مارتین بود. وی کینه عمیقی نسبت به مسلمانان داشت و می گفت:
"من هنوز بر این باور هستم که سرشت انسان، در پست ترین جلوه خود یک مسلمان است" !
او مدت 16 ماه در ایران ماند. در شیراز جدل های مذهبی به راه انداخت و با ده ها تن از بزرگان و عالمان مجادله کرد، به این قصد که آنها را درگیر مباحثی پیرامون نبوت بکند و همین که آنان فرض تشکیک در نبوت را پذیرفته و به جواب آن درگیر باشند را موفقیتی بزرگ برای خود می دانست.
میرزای قمی که پر آوازه ترین مجتهد در مقابل مارتین بود با بی تفاوتی و بی اعتنایی به وی سعی در ناکام گذاشتن او کرد؛ لذا وقتی هنری مارتین در راه خود به تهران در شهر قم درنگ کرد خواست با میرزای قمی ملاقات کند، میرزا پاسخ داد:
"اگر مارتین کاری جدی دارد می تواند به دیدن وی برود و گرنه به سبب ناتوانی و پیری از دیدارش پوزش می خواهد."
با این حال رساله ای ناتمام از میرزای قمی در دست است که نشان می دهد وی بعدها بر ضد باورهای هنری مارتین دست به قلم برد و سخنان وی در مورد اسلام و مسیحی گری بار رد کرد.


کتاب : میرزای قمی ، احیا گر علم اصول ، ص54

 

 تصاوير زيباسازی وبلاگ،قالب وبلاگ،خدمات وبلاگ نويسان،آپلودعكس، كد موسيقی، روزگذر دات كام http://roozgozar.com

حسینی طباطبایی بازدید : 43 سه شنبه 02 مهر 1392 نظرات (0)



تالیف کتاب و نامه نگاری با شاه برای مقابله با غنا و آوازه خوانی
میرزای قمی از شخصیت های علمی و صاحب تالیفات ارزشمندی است که تمام توان علمی خود را برای دفاع از کیان تشیع به کار برد. وی هر گاه احساس می کرد انحرافی در جامعه نفوذ می یابد، دست به کار می شد و اثری علیه آن به رشته تحریر در می آورد. یکی از منکرات عصر وی، غنا و آوازه خوانی بود. میرزای قمی در مقابل آن ساکت ننشست و با تلاش بی وقفه رساله ای جامع نگاشت و به جامعه تقدیم کرد. میرزا این محصول فکری و فرهنگی را "رساة الغناء موضوعا و حکما" نامید و آنگاه که موضوع پادری مسیحی و نوشته وی مطرح شد بپاخاست و ردیه ای علیه او نوشت و زمانی که فتحعلی شاه را در جاده انحراف دید از شیوه نامه نگاری سود برد، نامه مفصلی به شاه نگاشت و او را نصیحت و موعظه کرد. بر علیه صوفیگری و غلو کنندگان نیز رساله ای تالیف کرد و در اختیار افکار عمومی قرار داد.
منبع:سرآمد

 تصاوير زيباسازی وبلاگ،قالب وبلاگ،خدمات وبلاگ نويسان،آپلودعكس، كد موسيقی، روزگذر دات كام http://roozgozar.com

حسینی طباطبایی بازدید : 48 سه شنبه 02 مهر 1392 نظرات (0)



گروهي از محصلين نفس‌زنان در حالي كه دايره و تنبكي شكسته در دست داشتند، به منزل مرحوم آقانجفي آمدند. آقا پرسيد: چه خبر است؟ از كجا مي‌‌آييد؟ و اينها چيست؟
گفتند: در مدرسه بوديم كه به ما اطلاع دادند، چندين خانه آن طرف مدرسه مجلس عروسي است كه در آنجا دايره و دنبك مي‌زنند و ... از پشت بام مدرسه و بام‌هاي خانه‌ها از اين پشت‌بام به آن پشت‌بام رفتيم. تا به آن خانه رسيديم. داخل آن خانه شديم و مردم را زديم و دايره و دنبك آنها را شكستيم.
يكي از بچه‌هاي جلو آمد و گفت: من خودم رفتم جلو، سيلي محكمي به گوش عروس زدم.
مرحوم نجفي گفت: حقيقتاً نهي از منكر هم همين است كه شما كرديد!! چندين منكر به نام نهي از منكر مرتكب شديد.
1 – مجلس خصوصي مردم را به هم زديد.
2 – حق تجسس نداشتيد.
3 – حق نداشتيد از پشت‌بام‌هاي مردم راه برويد.
4 – به اجازه چه شخصي زد و خورد كرديد؟

منبع سرآمد

 

 تصاوير زيباسازی وبلاگ،قالب وبلاگ،خدمات وبلاگ نويسان،آپلودعكس، كد موسيقی، روزگذر دات كام http://roozgozar.com

 

حسینی طباطبایی بازدید : 44 سه شنبه 02 مهر 1392 نظرات (0)



از مسلمنان غيور مي خواهم تا در هر نقطه كه آنان را يافتند ، سريعاً آنها را اعدام نمايند تا ديگر كسي جرات نكند به مقدسات مسلمين توهين نمايد.
در سالهاي آخر دهه شصت يعني زماني كه از پيروزي انقلاب اسلامي ده سال مي گذشت ، آمريكا و صهيونيسم جهاني كه پايه و راس هرم استكبار جهاني را تشكيل مي دهند ، در حالي كه مقابله با انقلاب اسلامي از طريق جنگ نظامي، را ناممكن تشخيص داده بودند ، توطئه هاي جديدي طراحي كردند كه مهمترين آنها راه اندازي يك جريان سياسي با رنگ و بوي فرهنگي ، به منظور كريه نشان دادن چهره اسلامي بود.
او بين كار عملي سازمان يافته وگسترده كه مي توانست در سطح جهاني اين هدف شوم كمك كند ، انتشار كتاب آيات شيطاني بود. اين اقدام كه داراي ماهيت سياسي بود ، در واقع حلقه اول يك توطئه گسترده و دنباله دار محسوب مي شد كه در صورت موفقيت مي توانست حلقه هاي بعدي را هم به دنبال داشته باشد . هوشياري فوق العاده امام باعث شد ، بلافاصله بعد از مطلع شدن از انتشار اين كتاب و آگاهي از محتواي آن ، هدف اين توطئه در نطفه حفه شود ، را به عمل آورد . از اين روي با شجاعت تمام چنين فتوا داد.
بسم الله الرحمن الرحيم
انا لله وانا اليه راجعون
به اطلاع مسلمانان غيور سراسر جهان مي رسانم مولف كتاب آيات شيطاني كه عليه اسلام و پيامبر و قرآن تنظيم و چاپ و منتشر شده است ، همچنين ناشرين مطلع از محتوي آن محكوم به اعدام مي باشند . از مسلمانان غيور مي خواهم تا در هر نقطه كه آنان را يافتند ، سريعاً آنها را اعدام نمايند تا ديگر كسي جرات نكند به مقدسات مسلمين توهين نمايد و هر كس در اين راه كشته شود ، شهيد است . انشاء الله. ضمناً اگر كسي دسترسي به مولف دارد ولي خود قدرت اعدام آن را ندارد . او را به مردن معرفي نمايد تا به جزاي اعمالش برسد .


والسلام عليكم و رحمه ا... و بركاته - روح ا... موسوي الخميني

منبع: سرآمد

 

 تصاوير زيباسازی وبلاگ،قالب وبلاگ،خدمات وبلاگ نويسان،آپلودعكس، كد موسيقی، روزگذر دات كام http://roozgozar.com

 

حسینی طباطبایی بازدید : 28 سه شنبه 02 مهر 1392 نظرات (0)



شخصي با ما تماس گرفت و گفت: اگر مطهري به اين روش ادامه دهد، گروه فرقان شدت عمل به خرج مي‌دهند.
او با ملا نمايان كج فهمي كه اسلام را نمي‌شناختند، مقابله مي‌كرد و در مقابل گروه‌هاي منحرف از جمله: گروه فرقان ايستاد و مي‌گفت: اينها خطرناكند، چون در قرآن تصرف مي‌كنند و اين غير از تجاوز به مال يا تجاوز به علم است. اين تجاوز به وحي است. روزي در منزل خود در بين دوستان، درباره همين گروهك منحرف فرمود:
من با اينها مقابله مي‌كنم. ممكن است مرا بكشند، اما من حرف خودم را مي‌زنم، چون مي‌دانم كه اينها براي دين خطرناك‌اند.
قبل از انقلاب نوشته‌هايي پخش كردند، بعد از انقلاب بر شدت فعاليتشان افزودند. شهيد مطهري از افكار آنان براي جامعه اسلامي احساس خطر نمود و در مقدمه كتاب «علل گرايش به مادي‌گري» آراء آنان را در بوته نقد قرار داد. حسين غفاري مسئول شد تا، تأثيرات اين نوشته را در ميان اقشار مختلف خصوصاً گروه فرقان تحقيق و به شهيد اطلاع دهد.
حسين غفاري گفته بود، شخصي با ما تماس گرفت و گفت: اگر مطهري به اين روش ادامه دهد، گروه فرقان شدت عمل به خرج مي‌دهند. بعد از اين هشدار، اعلاميه‌اي نيز صادر نمودند، مبني بر اينكه هر شخصي در مقابل افكار ما قرار گيرد، به طريق انقلابي او را از جلوي پاي خود برمي‌داريم. تمام اين جريانات به اطلاع استاد رسيد. او گفت:
اگر قرار باشد كه انسان از دنيا برود، چه بهتر كه در راه اصلاح عقايد و دفاع از اسلام باشد. و من در اين راه كوچكترين ترديدي ندارم.
شهادت: 11/2/1359 ش. تهران

منبع: سرآمد

 تصاوير زيباسازی وبلاگ،قالب وبلاگ،خدمات وبلاگ نويسان،آپلودعكس، كد موسيقی، روزگذر دات كام http://roozgozar.com

حسینی طباطبایی بازدید : 33 سه شنبه 02 مهر 1392 نظرات (0)
طرز سخن‌گفتن كافي نقش بسزايي در بيداري جوانان و گناه‌كاران و جذب آنان به سوي اعتقادات ديني داشت. او هرگز در سخن راندن با جوانان، نشاط و شادابي را كه بارزترين خصوصيت جوان است، ناديده نمي‌گرفت و به اين ترتيب، اولين مرحله امر به معروف و نهي از منكر يعني ايجاد ارتباط مثبت را به خوبي پشت سر مي‌گذاشت. خود درباره اين مرحله مي‌گفت: اين جواني كه يك‌ساعت به سينما و تماشاخانه مي‌رود و دو ساعت مي‌خندد، اگر من يك ساعت بيايم اينجا و اخم‌هايم را به هم بكشم و هي چكش تبليغ توي مغزش بزنم، اعطابش را خورد مي‌كنم. اين جوان فردا شب نمي‌آيد. يك دقيقه با زبان خودش چيز مي‌گويم، مي‌خندد. پنجاه و نه دقيقه هم قال‌الصادق توي مغزش مي‌خوانم.
با يك لحن شيرين و خوشمزه، من بايد اينها را پاي منبر بكشم و امام صادقي‌شان كنم.
سبك را بايد يك‌جوري كرد كه مردم بيايند. اين (جوان) بايد يك‌جوري برايش حرف زد كه دو ساعت كه نشسته پاي منبر، وقتي مي‌گويم عرايضم تمام شد، غصه‌اش بشود كه چرا منبرم تمام شد!
وفات: 1356 ش. مشهد – خواجه‌ربيع
منبع: سرآمد

 تصاوير زيباسازی وبلاگ،قالب وبلاگ،خدمات وبلاگ نويسان،آپلودعكس، كد موسيقی، روزگذر دات كام http://roozgozar.com

حسینی طباطبایی بازدید : 33 سه شنبه 02 مهر 1392 نظرات (0)

سيد شرف الدين در زمان عبدالعزيز آل سعود به زيارت خانه خدا مشرف شد.
او از جمله علمايي بود كه به دعوت شاه، به كاخ وي رفت تا عيد قربان را به وي تبريك گويد. وقتي نوبت به وي رسيد، شاه را گرفت و قرآني را كه در جلدي پوستي بود، به وي هديه داد. ملك هديه را گرفت و بوسيد و به عنوان احترام و تعظيم بر پيشاني خود گذاشت. سيد اشرف الدين گفت: اين جلد پوست بز است چطور شما آن را مي بوسيد؟!گفت:غرض من از قرآن است نه اين جلد.
سيد گفت: احسنت. ما هم وقتي پنجره يا در اتاق پيغمبر را مي بوسيم مي دانيم كه آهن هيچ كاري نمي تواند بكند، غرض ما تعظيم رسول خداست. همانطور كه شما با بوسه زدن بر پوست بز مي خواستي قرآن را تعظيم كني كه در جوف آن پوست قرار دارد.
اقدام سيد، كه بهترين روش را براي كشف حقيقت و روشنگري برگزيده بود، شگفتي حاضران را به همراه داشت، مردم يكپارچه الله اكبر گفتند و ملك عبد العزيز كه با برهاني به اين آشكاري روبرو بود به حجاج اجازه داد با آثار رسول خدا تبريك جويند. اما حاكمي بعد از وي روي كارآمد دوباره به قانون گذشتگان برگشت.
وفات: ٨ جمادي الثاني ١٣٢٧ ق.
نجف اشرف

منبع: سرآمد

 

 تصاوير زيباسازی وبلاگ،قالب وبلاگ،خدمات وبلاگ نويسان،آپلودعكس، كد موسيقی، روزگذر دات كام http://roozgozar.com

 

حسینی طباطبایی بازدید : 34 سه شنبه 02 مهر 1392 نظرات (0)



آیت الله العظمی بهاءالدینی (ره): ایشان چون گوهری تابناك و بسان پدری مهربان بیش از چهل سال رهگشای مستمندان و فقرای آبرومند بوده است. و در مورد كمك به فقراء این گونه سفارش می كردند:« كمكها را شبها انجام دهید و رعایت آبروی افراد را بكنید ـ به گونه‎ای كمك كنید كه شما را نشناسند. مبادا بعداً شما را ببینند و خجالت زده شوند.»1
ایشان علاوه بر اینكه در رفتار با مردم رعایت احترام آنها را داشتند و با عطوفت برخورد می كردند به طلبه ها نیزاین را سفارش می كردند. یكی از شاگردان ایشان نقل می كند یك شب كه به قصد نماز جماعت ایشان می رفتم ماشینی از كنارم عبور كرد و مقداری آب گل آلود به عبای من ریخت. ناراحت شدم و با عصبانیت گفتم: مگر چشم نداری؟ شعورت كجاست ؟! بعد از نماز كه آقا چند كلمه ای صحبت كردند، ناگهان فرمودند: برای طلبه‎ای كه نان امام زمان (ع) می خورد زشت است كه فحش بدهد گیرم تاكسی، اشتباهی كرد و لباس شما هم كثیف شد، باید او را جسارت كنیم. باید با مردم مدارا كرد.»2

1. حاج آقا رضا بهاءالدینی (ره) آیت بصیرت ـ ص46 ، سید حسن شفیعی، تد‎وین و نگارش ، احمد لقمانی چاپ قد‎س ، قم / چاپ اول 1375.
2.همان ص 60.

 

 تصاوير زيباسازی وبلاگ،قالب وبلاگ،خدمات وبلاگ نويسان،آپلودعكس، كد موسيقی، روزگذر دات كام http://roozgozar.com

 

اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 71
  • کل نظرات : 6
  • افراد آنلاین : 2
  • تعداد اعضا : 0
  • آی پی امروز : 3
  • آی پی دیروز : 11
  • بازدید امروز : 5
  • باردید دیروز : 12
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 60
  • بازدید ماه : 46
  • بازدید سال : 1,337
  • بازدید کلی : 10,495
  • لوگو جشنواره